عملکردها

اقرار ( فقه )

از دانشنامه علوم اسلامی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۶:۴۷ توسط Hashemi (بحث | مشارکت‌ها) (۱ نسخه واردشده)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
رده‌ها
(برای دیدن زیررده‌ها
بر روی "◄" کلیک کنید)

توضیح مفهومی

اقرار

اقرار ( اعتراف ): خبر دادن از حقّی ثابت بر ضرر خود یا نفی حقّی از ذمّه دیگری برای خود. 1

عنوان اقرار، از باب‌های فقهی است که مباحث آن به تفصیل در آن آمده است. افزون بر این، از آن به مناسبت در دیگر باب‌ها مانند تجارت، نکاح، قضاء، حدود و تعزیرات نیز سخن رفته است.

اقرار کننده (مُقِرّ) یا از ابتدا، خود، نزد حاکم شرع اقرار می‌کند و یا در مقام پاسخ کسی که علیه وی اقامه دعوا نموده است. در هر دو صورت، اقرار امری مشروع و دارای آثار بسیاری است 2 که در این جا به مباحث کلّی آن اشاره می‌شود:

ارکان: ارکان اقرار، چهار چیز است:

1. صیغه: هر لفظی که خبر از حق ثابت بر ضرر خود یا نفی آن از عهده دیگری برای خود بدهد، اقرار است مانند این که شخص بگوید: « بر عهده من یا نزد من یا در ذمّه من برای من حقّی است یا بر عهده فلانی برای من حقّی نیست ». 3 در شخص ناتوان از سخن گفتن مانند لال، اشاره جایگزین لفظ می‌شود. 4 صیغه اقرار باید در مفهوم اقرار، ظهور عرفی داشته باشد و اقرار با وجود احتمال اراده غیر آن - در صورتی که این احتمال نزد عرف مخلّ ظهر کلام در اقرار باشد - صحیح نیست. 5

شرط نیست که مُقِرّ در ابتدا اقرار کند، بلکه اگر پاسخ او نیز مفید اقرار باشد، کافی است مانند آن که شخصی از دیگری بپرسد: آیا بر عهده تو برای من هزار درهم است؟ و او در پاسخ بگوید: « آری » یا « آن را پرداخت کردم ». این دو پاسخ، اقرار به اصل ثبوت حق است؛ هر چند در دومی ادّعا می‌کند که حق از ذمّه اش ساقط شده است که باید آن را اثبات کند. 6

تنجیز در اقرار شرط است. از این رو، معلّق کردن اقرار به چیزی مانند آمدن فلانی یا اراده خود یا دیگری صحیح نیست 7، امّا معلّق کردن آن به مدّتی معیّن صحیح است مانند این که بگوید: « در اول ماه، بر گردن من برای فلانی، هزار درهم است ». 8

به کار بردن استثنا در اقرار صحیح است و آن بر دو قسم است:

یک - استثنا از اثبات که بر نفی دلالت می‌کند مانند این که بگوید: « بر عهده من برای فلانی ده درهم جز یک درهم است » که اقرار به نُه درهم است.

دو - استثنا از نفی که مفید اثبات است مانند این که بگوید « نزد من برای او چیزی جز درهمی نیست » که اقرار به یک درهم است. 9 استثنا به شرطی صحیح است که بعد از آن چیزی هر چند اندک باقی بماند 10 (--» استثناء) .

اگر کسی به چیزی اقرار نماید، سپس مثل آن را بر آن عطف کند، باید هر دو را بپردازد مانند این که بگوید: « بر عهده من برای او یک درهم است و یک درهم » که

باید دو درهم پرداخت کند. 11 نیز اگر شخصی به چیزی اقرار کند، سپس با « بَل (بلکه) » یا « لکن » از آن بر گردد، پذیرفته نیست و باید پیش و پس « بل » یا « لکن » را بپردازد مانند این که بگوید: « بر عهده من برای او یک من گندم است، بلکه یک من جو است » که باید یک من گندم و یک من جو بدهد. در این فرض، اگر هر دو مطلق باشد و یکی بیش از دیگری باشد، اقرار کننده باید بیشتر را بپردازد مانند این که بگوید: « بر عهده من برای او یک من است، بلکه دو من است » که باید دو من بپردازد. 12 اگر شخص پس از اقرار چیزی بگوید که با اقرار منافات دارد، به آن توجهی نمی‌شود و اقرار نافذ است مانند این که بگوید: « بر عهده من برای ا و ده درهم است، نه، بلکه نُه درهم است » که باید ده درهم بپردازد. 13

2. مُقِرّ: در مُقِرّ (اقرار کننده) بلوغ (--» بلوغ) ، عقل، حریّت و اختیار شرط است. 14 از این رو، اقرار نابالغ، دیوانه، مست، خواب، بیهوش، برده و مجبور و مانند آن‌ها صحیح نیست. 15 اقرار به مال به وسیله کسی که به دلیل سفاهت (--» سفاهت) محجور (--» حجر) شده است، پذیرفته نیست، امّا اقرار وی به غیر مال مانند طلاق پذیرفته است. 16 اقرار مُفَلَّس (--» تفلیس) به دین (--» دین) یا عین مالی صحیح است، امّا در نفوذ آن نسبت به مال موجودِ مفلّس که متعلّق حق سایر طلبکاران است، اختلاف می‌باشد. بنا بر قول به نفوذ در اقرار به دین، مُقَرّ له با دیگر طلبکاران در مال مفلَّس شریک می‌شود، امّا در اقرار به عین، همان عین به او داده می‌شود. 17 اقرار به مال از بیمار مشرف به مرگ پذیرفته است، امّا در این که این مال از ثلث (--» ثلث) داده می‌شود یا از اصل ترکه (--» ترکه) اختلاف است. 18

3. مُقَرٌّ له: در مُقَرُّلَه (کسی که به نفع او اقرار شده است) شرط است که شایستگی و استحقاق مالک شدن را داشته باشد. از این رو، اقرار برای حیوان و مانند آن صحیح نیست. 19 نیز شرط است که مُقَرّله شایستگی مالک شدن مُقَرّبه را دارا باشد. بنا بر این، اقرار به شراب یا خوک

برای مسلمانان صحیح نیست؛ زیرا وی از نظر شرع مالک آن نمی‌شود. 20 اقرار برای جنین در رحم صحیح است و پس از زنده به دنیا آمدن، آنچه را که برای او اقرار شده است، مالک می‌شود. 21

4. مُقَرٌ بِه: مُقَرٌّ بِه (حق مورد اقرار) یا حق الله و یا حق الناس (--» حق) . در قسم دوم شرط است که از چیزهایی باشد که مُقَرّله در صورت راستگو بودن مُقِرّ، بتواند او را به دادن آن وادار نماید- خواه دین باشد یا عین خارجی و خواه حق باشد مانند حق خیار و شفعه - و گرنه، اقرار مؤثّر نیست مانند اقرار به قیمت شراب یا خوک برای مسلمان 22 که در این صورت، مقَرّله نمی‌تواند مقِرّ را به پرداخت مُقَرّبه وادار نماید.

اگر مُقَرّبه حق الناس باشد، یک بار اقرار کافی است، امّا در مواردی که مقرّبه حق الله است جز در ارتداد (--» ارتداد) و محاربه 23 (--» محاربه) و نیز تعزیرات 24 (--» تعزیر) که در کافی بودن یک بار یا لزوم دو بار اقرار اختلاف است، در سایر حدود مانند زنا 25 (--» زنا) ، لواط 26 (--» لواط) و سرقت 27 (--» دزدی) تعدّد اقرار در ثبوت مُقَرّبه شرط است.

اقرار به چیز مبهم مانند این که بگوید: « بر عهده من مالی برای او است » صحیح است، امّا حاکم، مُقِرّ را به تفسیر آن وادار می‌کند و در صورت خودداری، به قول مشهور، زندانی می‌شود 28؛ همچنین نسب (--» نسب) با اقرار ثابت می‌شود که به آن استلحاق گفته می‌شود 29 (--» استلحاق) . اقرار شخص عاقل بالغ به بردگی خود در صورتی که به حرّیت مشهور و نسب او معلوم نباشد، پذیرفته است 30. اگر مرد و زنی به همسری یکدیگر اقرار نمایند، به زوجیّت آن دو حکم می‌شود و از هم ارث می‌برند. 31 اقرار به رضاع (--» رضاع) نیز پذیرفته است مانند این که بگوید « این زن خواهر رضاعی من است » که در صورت امکان وقوع آن، ازدواج مُقِرّ با او حرام است. 32

1 - جواهر الکلام 35 2 و مهذّب الاحکام 21 231.

2 - جواهر الکلام 35 3.

3 - 5 - 8.

4 - 41 283.

5 - مهذّب الاحکام 21 233.

6 - جواهر الکلام 35 79 - 80.

7 - 8.

8 - 25.

9 - 85 - 88.

10 - 87.

11 - 14.

12 - 21 - 22.

13 - 142 و مهذّب الاحکام 21 244

14 - جواهر الکلام 35 103.

15 - 103 - 107.

16 - 105 - 107.

17 - 25 287 - 289 و 35 116.

18 - 35 116 - 117.

19 - 120.

20 - مهذّب الاحکام 21 235.

21 - جواهر الکلام 35 122 - 124.

22 - منهاج الصالحین (خویی) 2 196.

23 - جواهر الکلام 41 571 و مهذّب الاحکام 28 123 و 142.

24 - جواهر الکلام 41 447 و فقه الصادق 25 547 - 548.

25 - جواهر الکلام 41 279.

26 - 376.

27 - 521.

28 - 35 32 - 33.

29 - 153.

30 - 24 149.

31 - 29 152.

32 - 33.

منابع

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 618

اصطلاح‌نامه

مترادفات

از واژه «اقرار ( فقه )» بجای واژه‌های زیر استفاده کنید:

اعتراف

اعم

ایقاعات ( فقه )، مستند حکم قاضی

اخص

اقرار برای بیگانه، اقرار به ائمه (ع)، اقرار به قبله، اقرار پنهانی، اقرار حیض دختر بچه، اقرار خنثی، اقرار متبایعان
به لحاظ اثبات ونفی:
اقرار به اثبات، اقرار به نفی
به لحاظ احصان:
اقرار غیر محصن، اقرار محصن
به لحاظ اختیار:
اقرار اجباری، اقرار اضطراری، اقرار اکراهی، اقرار با شکنجه ( فقه )
به لحاظ اطلاق و تقیید:
اقرار مطلق، اقرار معلق
به لحاظ اعتقاد:
اقرار به حقانیت بهشت، اقرار به شهادتین، اقرار به کتاب، اقرار به نبوت پیامبر ( ص )
به لحاظ التقاط:
اقرار لقیط، اقرار ملتقط
به لحاظ اهلیت تملک مقر له:
اقرار برای جنین، اقرار برای حیوان، اقرار برای دیوار، اقرار برای راه، اقرار برای عبد، اقرار برای قبر، اقرار برای کاروانسرا، اقرار برای مدرسه، اقرار برای مسجد، اقرار برای مشاهد مشرّفه، اقرار برای میت
به لحاظ ایقاع:
اقرار به اقرار، اقرار به التزام، اقرار به رجوع
به لحاظ ترتب بردعوی:
اقرار ابتدایی، اقرار مترتب بر دعوی
به لحاظ تعقیب اقراربه منافی:
اقرار با استثنا، اقرار با اضراب، اقرار با بدل
به لحاظ حالات مقر:
اقرار حرّ، اقرار غیر قاصد ( فقه )، اقرار فاسق، اقرار لال، اقرار محجور علیه
به لحاظ دین:
اقرار کافر، اقرار مسلمان
به لحاظ زبان:
اقرار عجمی به عربی، اقرارعربی به عجمی
به لحاظ صراحت وابهام:
اقرار صریح ( فقه )، اقرار ضمنی ( فقه )، اقرار مجهول، اقرار مستفاد از جواب
به لحاظ ظرف:
اقرار به ظرف، اقرار به مظروف
به لحاظ عقوبت:
اقرار به تعزیرات، اقرار به حدود
به لحاظ عقود:
اقرار به ضمان، اقرار به کفالت، اقرار به هبه، اقرار به ودیعه، اقرار به وصیت
به لحاظ غصب:
اقرار به غصب، اقرار به غصبیت ثمن، اقرار به غصبیت مبیع
به لحاظ متعاقدان:
اقرار موکل، اقرار واهب
به لحاظ مجلس قضاوت:
اقرار خارج دادگاه، اقرار در دادگاه ( فقه )
به لحاظ مرتبه اقرار:
اقرار اقل از چهار مرتبه، اقرار اول، اقرار چهارم، اقرار دوم، اقرار سوم
به لحاظ مقر:
اقرار زن، اقرار مدعی علیه، اقرار مدیون
به لحاظ مقربه:
اقرار بر ملکیت سارق، اقرار به اعسار، اقرار به بلوغ، اقرار به تصریه، اقرار به جنایت، اقرار به حق، اقرار به رقیت، اقرار به سفاهت، اقرار به عیوب نکاح، اقرار به گناه، اقرار به مال، اقرار به نسب
به لحاظ نوع:
اقرار اشارهای، اقرار فعلی، اقرار کتبی ( فقه )، اقرار لفظی
به لحاظ نیابت مقر:
اقرار مولی، اقرار وارث، اقرار وصی، اقرار وکیل، اقرار ولی
به لحاظ وسایل صوتی:
اقرار از بلندگو، اقرار از ضبط صوت، اقرار تلفنی، اقرار در رادیو

وابسته

احکام اقرار، ارکان اقرار، استثنا در اقرار، اشهاد بر اقرار، اضراب در اقرار، انکار ( نفی )، بینه اقرار، تأویل ( فقه )، تعلیق اقرار، تنجیز اقرار، دعوی بعد از اقرار، دعوی در اقرار، رجم به اقرار، شرایط اقرار ( فقه )، شفعه در اقرار، شهادت به اقرار، صلح با اقرار، صیغه اقرار، عفو شریک قصاص، قاعده اقرار عقلا، قاعده من ملک، قضاوت به اقرار، لزوم اقرار، مشروعیت اقرار، نفوذ اقرار، وکالت در اقرار

نمایه‌های موضوعی

جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاح‌نامه).

برای دسترسی به نمایه‌های شامل واژه اقرار ( فقه ) به زیرصفحه اقرار ( فقه )/نمایه‌های موضوعی مراجعه کنید. == منابع ==index.php?catid=50

  • الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة جلد 3 : صفحه 121
  • الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة جلد 6 : صفحه 377
  • الفقه جلد 73 : صفحه 253
  • الفقه جلد 86 : صفحه 337
  • القواعد الفقهیة جلد 1 : صفحه 68، 210
  • القواعد الفقهیة جلد 3 : صفحه 57
  • الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 6 : صفحه 46
  • الموسوعه الفقهیه المیسره جلد 4 : صفحه 142، 344
  • تبصرة المتعلمین : صفحه 158
  • تحریرالمجله جلد 2-4 : صفحه 47
  • تحریرالوسیله جلد 2 : صفحه 49
  • ترمینولوژی حقوق : صفحه 23، 71
  • جامع المدارک فی شرح المختصرالنافع جلد 5 : صفحه 34
  • جواهرالکلام فی شرح الشرایع الاسلام جلد 35 : صفحه 2
  • ریاض المسائل جلد 8 : صفحه 7
  • سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 12 : صفحه 132، 182، 214، 341، 381
  • سلسلة الینابیع الفقهیة جلد 34-1 : صفحه 177، 227، 239
  • شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام جلد 3 : صفحه 143
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 618
  • فرهنگ معارف اسلامی جلد 1 : صفحه 262
  • فقه الامام جعفرالصادق جلد 5 : صفحه 119
  • فقه الامام جعفرالصادق جلد 6 : صفحه 64
  • مئة قاعدة فقهیة : صفحه 60
  • مبسوط در ترمینولوژی حقوق جلد 1 : صفحه 473
  • مجله فقه اهل البیت جلد 14 : صفحه 127
  • مجله فقه اهل بیت جلد 8 : صفحه 15
  • مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام جلد 11 : صفحه 7
  • مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة جلد 18 : صفحه 357
  • مهذب الاحکام جلد 21 : صفحه 231