عملکردها

ابطال

از دانشنامه علوم اسلامی

نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۳۰ توسط Hashemi (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
رده‌ها

توضیح مفهومی

اِبطال: باطل کردن، نابود ساختن.

عنوان ابطال در فقه به دو گونه به کار رفته است:

1. با اضافه به عملی - خواه عبادی یا غیر عبادی - که متعلّق یا موضوع حکم شرعی است. ابطال عمل یا به ایجاد سبب بطلان (مُبطل) بعد از وقوع عمل به شکل صحیح است مانند ابطال وضوی صحیح با خارج کردن باد معده؛ یا به نا صحیح انجام دادن عمل از ابتدا همچون ایجاد عقد قرض به شرط زیاده؛ و یا به قطع عملِ شروع شده و صرف نظر کردن از ادامه آن مانند نماز در اثنا. 1 البته برخی صدق عنوان ابطال بر صورت سوم را مورد تأمّل و اشکال قرار داده‌اند. 2

از آن جا که تعیین موارد و نیز اسباب ابطالِ عمل، از شئون شارع مقدّس است

- به طور مستقیم یا توسّط کسی که منصوب از طرف شارع است مانند حاکم شرع - ابطال، به شارع یا حاکم نسبت داده می‌شود که مراد از آن حکم به بطلان است. چنان که به مباشر عمل نیز - به اعتبار آن که مصداق ابطال را در خارج محقّق ساخته - نسبت داده و گفته می‌شود: فلانی عبادتش را باطل کرده است.

2 - اضافه ابطال به چیزی از اشیاء مانند جواز نگهداری کتب ضالّه (--» کتب ضالّه) برای نقد و ابطال مطالب آن‌ها 3 یا جواز آموختن سحر (--» سحر) جهت ابطال ادّعای دروغین نبوّت. 4 ابطال در این کاربرد به فاعل آن نسبت داده می‌شود.

فقها از ابطال در عقود بیشتر به فسخ تعبیر کرده‌اند. تفاوت این دو، در این است که فسخ، حق است؛ به ارث برده می‌شود و با اسقاط، ساقط می‌گردد، در حالی که ابطال در بیشتر موارد کاربرد آن، حکم است نه حق. علاوه بر آن، فسخ تنها پس از پایان عملی که به شکل صحیح انجام شده صادق است ولی ابطال علاوه بر آن که بر باطل انجام دادن عمل از آغاز صدق می‌کند در اثنا و پایان عمل نیز صادق است (--» فسخ) .

تفاوت ابطال با بطلان در آن است که ابطال از اسباب بطلان به شمار می‌رود و بطلان، حکم شرعی وضعی در مقابل صحّت است (--» بطلان) .

از عنوان ابطال در بیشتر باب‌های فقهی از جهت تعیین موارد، اسباب و آثار آن سخن رفته است.

اسباب ابطال عمل: اسباب ابطال عبارت است از:

1. اخلال به جزء: اخلال به جزء یا به زیادی آن است و یا به کم کردن یکی از اجزاء همچون ترک رکوع در نماز. زیادی نیز یا با افزودن جزء خارجی به عمل است مانند افزودن تَکَتُّف (--» تکتّف) به نماز یا آمین گفتن (--» آمین) در آن؛ و یا به تکرار یکی از اجزاء همچون تکرار رکوع در نماز.

2. اخلال به شرط: شرط یا مقدّم بر عمل است مانند طهارت نسبت به نماز؛

یا مقارن عمل مانند استقبال در نماز (--» استقبال) و یا مؤخّر از عمل همچون غسل مستحاضه (--» استحاضه) در شب ماه رمضان جهت روزه آن روز.

اخلال به هر یک از شرایط یاد شده - چه در عبادات و چه در غیر عبادات فی الجمله - موجب ابطال عملِ مشروط به آن می‌گردد، مانند عدم تقابل پیش از جدا شدن از یک دیگر در بیع صرف (--» بیع صرف) یا ایقاع طلاق (--» طلاق) بدون دو شاهد که مبطل بیع و طلاق است.

اخلال به نیّت در عبادات - از قبیل ریا - یا به اخلال در جزء بر می‌گردد همچون نماز که نیّت - بنابر قولی - جزء آن است 5 و یا به اخلال در شرط همچون روزه که نیّت - بنابر قولی - شرط صحّت آن است. 6

3. انجام عمل نهی شده از آن: قاعده کلّی در معاملات، بنابر مشهور عدم ابطال معامله مورد نهی است. بنابر این اگر فردی در زمانی که برای نماز جمعه - در فرض وجوب آن - بانگ زده می‌شود، داد و ستد کند، معامله صحیح می‌باشد هر چند معصیت کرده است. برخی میان صورتی که نهی به ارکان معامله تعلّق گرفته و میان غیر آن صورت تفصیل داده و معامله را تنها در صورت نخست، باطل دانسته‌اند. 7

در عبادات نیز، برخی بین تعلّق نهی به خود عبادت و بین تعلّق آن به امر خارج از عبادت فرق گذاشته، انجام عمل مورد نهی را تنها در صورت نخست، مبطل دانسته‌اند؛ بنابر این، نگاه کردن به زن اجنبی در نماز هر چند حرام است ولی مبطل نماز نیست. 8 این سبب در حقیقت به یکی از دو سبب پیشین باز می‌گردد، زیرا انجام عمل مورد نهی یا موجب اخلال به جزء است یا شرط.

حکم تکلیفی: حکم تکلیفی ابطال بر حسب موارد آن مختلف است. ابطال غیر عبادات به ظاهر، مورد امر یا نهی قرار نگرفته، بلکه گاهی از اصل ایجاد آن نهی شده است مانند نهی از معامله ربوی یا زیاد قسم خوردن به نام خداوند. در عبادات، قاعده فراگیر عدم حرمت

قطع و ابطال عبادت است مگر در موارد خاص که دلیل بر حرمت آن قائم شده باشد (--» قاعده حرمت ابطال) .

اثر ابطال: بر ابطال گاه اثری مترتّب است مانند ابطال نماز واجب روزانه که اعاده یا قضا بر آن مترتّب می‌گردد یا ابطال عمدی روزه واجب ماه رمضان که علاوه بر قضا، کفّاره (--» کفّاره) نیز دارد. گاهی نیز بر ابطال اثری مترتّب نمی‌گردد مانند ابطال روزه مستحبی.

(--» افساد)

1 - فرائد الاصول 2 377 - 378.

2 - عوائد الایام 429.

3 - جواهر الکلام 22 58.

4 - 41 433.

5 - 9 150 - 154.

6 - 16 185.

7 - العناوین الفقهیة 2 376 و القواعد و الفوائد 1 199.

8 - القواعد و الفوائد 1 199؛ جامع المقاصد 1 193 و التنقیح (الطهارة) 5 84.

منابع

  1. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه 217

اصطلاح‌نامه

اعم

افساد در عمل

اخص

ابطال تکوینی، ابطال شرعی، ابطال قضایی، ابطال معاملی
به لحاظ حق وباطل:
ابطال حق، ابطال سحر، ابطال کتب ضاله
به لحاظ عبادات:
ابطال احرام، ابطال اعتکاف، ابطال وضو
به لحاظ معاملات:
ابطال وصیت، ابطال وقف، نقض ( ابطال )

وابسته

اخلال، بطلان ( فقه )، فسخ ( فقه )، مبطلات

== منابع ==magshow.php?kind=194

  • الموسوعة الفقهیة (الکویتیة) جلد 1 : صفحه 179
  • الموسوعه الفقهیه المیسره جلد 1 : صفحه 173
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع) جلد 1 : صفحه (217-220 )