عملکردها

فور و تراخی

از دانشنامه علوم اسلامی

نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۳۰ توسط Hashemi (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
رده‌ها
(برای دیدن زیررده‌ها
بر روی "◄" کلیک کنید)

توضیح مفهومی

فور و تراخی : شتاب و یا عدم شتاب در امتثال امر مولا

فور، در لغت به معنای شتاب، و حالتی است که در آن کندی و درنگ نباشد، و تراخی، به معنای درنگ کردن است.

در اصطلاح علم اصول، فور به معنای شتاب کردن برای امتثال امر مولا در اولین زمان ممکن، و تراخی به معنای به تأخیر انداختن امتثال امر مولا از اولین زمان ممکن است.

بحث فور و تراخی در اصول فقه در زمره مباحث مربوط به صیغه امر محسوب می‌شود، هر چند در این که بحث فور و تراخی مخصوص ' هیئت امر ' است یا ' ماده امر ' و یا هر دو، اختلاف وجود دارد.

بحث این گونه مطرح می‌گردد که آیا امر بر فور دلالت می‌کند یا بر تراخی و یا بر هیچ کدام دلالت نمی‌کند؛ یعنی هر گاه مکلف از فرمان مولا آگاه شد، آیا بر او لازم است که بی درنگ آن فرمان را امتثال کند، یا بر او لازم است بعد از مدتی امتثال کند، یا هیچ کدام بر او واجب نیست و می‌تواند آن را هر گونه که خواست، انجام دهد.

علمای اصول در این باره دیدگاه‌های متفاوتی ارائه نموده‌اند:

1. صیغه افعل ظهور وضعی در فوریت دارد؛ یعنی برای فوریت وضع شده است؛

2. صیغه افعل، ظهور وضعی در تراخی دارد؛ یعنی برای تراخی وضع شده است (نظریه مرحوم میرزای قمی در قوانین) ؛

3. صیغه افعل، مشترک لفظی میان فور و تراخی است؛ یعنی دوبار وضع شده است؛ یک بار برای فور و یک بار برای تراخی؛

4. صیغه افعل نه برای فوریت وضع شده نه برای تراخی و در اساس، هیچ گونه دلالتی بر فوریت و تراخی ندارد نه به وضع، نه به اطلاق، و نه به حکم عقل، بلکه استفاده فوریت یا تراخی از امر، نیاز به دلیل و قرینه خاص دارد، مانند: آیه ' مسارعت ' و آیه ' استباق ' که قرینه است بر این که در همه واجبات الهی و مولوی فوریت معتبر است.

منظور کسانی که معتقدند امر بر فور دلالت می‌کند این است که تقید به فوریت در موضوع له امر مطرح است، و منظور معتقدین به وجوب تراخی این است که تقید به تراخی در موضوع له امر مطرح می‌باشد. به خلاف آن چه در آغاز برخورد با نظریه تراخی به ذهن می‌رسد ـ که قائل به تراخی قصد دارد عدم تقید امر به فوریت را مطرح کند ـ نظریه تراخی نقطه مقابل نظریه فوریت قرار گرفته است؛ یعنی همان طور که معتقد به فوریت، فوریت را واجب می‌داند، معتقد به تراخی نیز آن را واجب می‌داند. مرحوم ' آخوند خراسانی ' معتقد است اگر شرایط تمسک به اطلاق در صیغه امر وجود داشته باشد ـ مقدمات حکمت تمام باشد ـ از اطلاق آن، جواز تراخی استفاده می‌شود، که این جواز تراخی، غیر از قول به تراخی است، زیرا منظور از قول به تراخی، وجوب آن است، اما معنای تراخیِ استفاده شده از اطلاق، این است که نه فوریت لزوم دارد و نه تراخی.

دلیل این نظریه که محققان آن را اختیار کرده‌اند این است که آن چه از امر ـ چه هیئت و چه ماده و چه مجموع هیئت و ماده ـ به ذهن انسباق پیدا می‌کند، ' طلب طبیعت ' و به تعبیر دقیق تر، بعث به سوی طبیعت است و قید فوریت یا تراخی در آن وجود ندارد.

منابع

  1. سیری کامل در اصول فقه جلد 4 : صفحه 132
  2. ایضاح الکفایة جلد 2 : صفحه 98
  3. معالم الدین و ملاذ المجتهدین : صفحه 55
  4. شرح اصول فقه جلد 1 : صفحه 171
  5. الفصول الغرویة فی الاصول الفقهیة : صفحه 75
  6. فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول : صفحه 259
  7. تحریرالفصول جلد 1 : صفحه (627-636)
  8. المحصول فی علم اصول الفقه جلد 2 : صفحه 113
  9. الاصول جلد 2 : صفحه (61-62)
  10. مناهج الوصول الی علم الاصول جلد 1 : صفحه 291
  11. نهایة الافکار جلد 1,2 : صفحه 218
  12. کفایة الاصول : صفحه (103-104)
  13. فرهنگ نامه اصول فقه

اصطلاح‌نامه

اخص

تراخی ( اصول فقه )، فور، فوریت عرفی، فوریت عقلی

وابسته

اوامر و نواهی

نمایه‌های موضوعی

جستجوی محتوای اطلاعاتی منابع به منظور دستیابی کاربران به موضوع مورد نظر از بین سایر موضوعات، از طریق واژگان کنترل شده(اصطلاح‌نامه).

برای دسترسی به نمایه‌های شامل واژه فور و تراخی به زیرصفحه فور و تراخی/نمایه‌های موضوعی مراجعه کنید.

منابع

  • اجود التقریرات جلد 1 : صفحه 193
  • اصول الاستنباط : صفحه 80
  • اصول السرخسی جلد 1 : صفحه 26، 28
  • اصول الفقه جلد 1 : صفحه 73، 83
  • الاحکام فی اصول الأحکام جلد 1 : صفحه 387، 388
  • الاصول جلد 2 : صفحه (61-62)
  • الحلقة الثالثة فی اسلوبها الثانی جلد 1 : صفحه 388
  • الذریعة الی اصول الشریعة جلد 1 : صفحه 106، 130، 131
  • الفصول الغرویة فی الاصول الفقهیة : صفحه 75
  • الفوائد الحائریة : صفحه 108، 447
  • القواعد و الفوائد جلد 2 : صفحه 253
  • اللمع فی اصول الفقه : صفحه 71
  • المحصول فی علم اصول الفقه جلد 2 : صفحه 113
  • المحصول فی علم الاصول جلد 1 : صفحه 391، 393
  • المحکم فی اصول الفقه جلد 1 : صفحه 309، 310، 311، 313
  • الوافیة فی اصول الفقه : صفحه 77، 78، 81، 84، 86
  • انوار الاصول جلد 1 : صفحه 314، 315
  • ایضاح الکفایة جلد 2 : صفحه 98
  • تحریرالفصول جلد 1 : صفحه (627-636)
  • تسدید الاصول جلد 1 : صفحه 170، 171، 174
  • تقریرات اصول : صفحه 61
  • تهذیب الاصول جلد 1 : صفحه 173، 174، 175
  • حقایق الاصول جلد 1 : صفحه 188، 189
  • دروس فی علم الاصول جلد 2 : صفحه 84
  • سیری کامل در اصول فقه جلد 4 : صفحه 132
  • شرح اصول فقه جلد 1 : صفحه 171
  • عدة الاصول (ط.ق) جلد 2 : صفحه 85
  • علم اصول الفقه فی ثوبه الجدید : صفحه 58
  • فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول : صفحه 259
  • فوائد الاصول جلد 1 : صفحه 241
  • کفایة الاصول : صفحه (103-104)، 104
  • مبادی الوصول الی علم الاصول : صفحه 96
  • محاضرات فی اصول الفقه جلد 2 : صفحه 211، 213، 219
  • معارج الاصول : صفحه 65
  • معالم الدین و ملاذ المجتهدین : صفحه 55، 59
  • مقالات الاصول جلد 1 : صفحه 257
  • مناهج الوصول الی علم الاصول جلد 1 : صفحه 291، 292
  • منتقی الاصول جلد 1 : صفحه 517
  • نهایة الافکار جلد 1 : صفحه 218، 219، 220
  • نهایة الافکار جلد 1,2 : صفحه 218